سوء ظن و راه هاي درمان آن

سوءظن (شک)

به معنای «گمان بد» در مقابل «حسن ظن» به معنای «گمان نیک» می‌باشد. اگر به فردی که او را کاملاً نمی‌شناسیم یا به کاری که از درستی آن اطمینان نداریم، گمان بد داشته باشیم، می‌گویند به آن سوء ظن داریم. در اسلام تاکید بر حسن ظن شده است و سوء ظن گناه به شمار می‌رود.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اجْتَنِبوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ.» (حجرات: 122) ای مؤمنان، از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید که پاره ای از آنها گناه است.

از جمله آفت های ویرانگر باغ سرسبز زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است. شرط داشتن یک زندگی ایده آل و موفق، مصونیت در برابر گمان های بد است. سوءظن، همچون طوفان تکان دهنده ای، ستون های استوار یک زندگی را متزلزل می سازد. این صفت رذیله که نوعی بیماری روحی تلقی می شود، گاه تا جایی پیش می رود که امنیت افراد خانواده را در افکار یکدیگر از بین می برد. به گونه ای که اگر با منطق صحیح و بینش درست حل نشود، افراد را تا عمق ضلالت و پستی پیش خواهد برد.

هر یک از رذایل اخلاقی، ساخته ذهن و افکار آدمی اند. سوءظن نیز ناشی از وسوسه فکری و مسلط شدن افکار شیطانی بر عقل انسان است. افراد ناصالح و دروغگو نیز در گستردن دامنه سوءظن ها بسیار مؤثرند. وقتی فردی در خانواده دچار سوءظن می شود، بی شک ایمان در قلبش زایل می گردد و شک و تردید در دلش نفوذ می کند. اگر مؤمن برادر ایمانی اش را متهم سازد؛ یعنی در حق او گمان بد برد، ایمان در قلب او ذوب می شود، همچنان که نمک در آب ذوب می گردد.

آنچه كه زندگي انسان را از ساير حيوانات متمايز‌ ‌مي‌كند و به آن رونق و حركت و تكامل مي‌بخشد، روحيه ‌همكاري گروهي است.

اين در صورتي‌ ‌امكان‌پذير است كه اعتماد و خوش‌بيني بر همگان حاكم باشد و افراد به دور از ‌هر گونه سوء ظن‌ ‌و بدگماني باشند. چرا كه سوءظن اساس اعتماد متقابل را درهم‌ مي‌كوبد، پيوندهاي تعاون را از‌ ‌ميان ‌برداشته و روحيه اجتماعي بودن را تضعيف مي‌كند.‌ ‌

در زندگي فردي نيز اگر‌ ‌انسان با افكار منفي يعني احساس ناتواني و خود كم‌بيني همراه باشد در حقيقت سيستم‌ ‌دفاعي خود را عليه خويش فعال نموده است. زمينه‌ساز شكست دروني خويشتن مي‌شود‌. ‌به عبارت ديگر همه ‌ما اگر به طور مداوم انديشه‌ها و افكار منفي را در سر بپرورانيم‌ ‌و از كاه، كوهي بسازيم و تمام رفتارهاي ديگران ‌را حمل بر دشمني و تحقير نماييم،‌ ‌به تدريج اين افكار منفي بر ما مسلط مي‌شود و ناخود‌آگاه بخش عظيمي از ‌توانايي‌هاي‌ ‌بالقوه و بالفعل خود را هدر مي‌دهيم. در نتيجه بي‌حوصله، افسرده، عصبي و ناتوان‌ ‌مي‌شويم، همه ‌چيز و همه‌كس در نگاه ما منفي، غم‌انگيز و نااميدكننده خواهد بود و از‌ ‌آنچه داريم هيچ لذتي نمي بريم و احساس ‌خوبي هم نداريم.

بنابراين، بدبيني سرچشمه‌ ‌همه ناراحتي‌هاي روحي و رواني و موجب اضطراب و نگراني ‌است.

شخص بدبين، بيشتر از‌ ‌ديگران غمگين، خود خور و ناراحت است. به علت گمان‌هاي بدي كه درباره‌ ‌اشخاص و‌ ‌پديده‌ها دارد، بسيار در رنج و عذاب دروني است.‌ ‌در نتيجه از همنشيني با دوسـتـان و رفـت و آمـدهـاي‌ ‌مـفيد اجتناب مي‌ورزد و به تنهايي و عزلت بيشتر تمايل دارد. ‌از شادي و نشاط روحي‌ ‌بي‌بهره است و شايد كار به جايي برسد كه از همه‌ كس و همه‌ چيز هراس پيدا مي‌كند. ‌هر تحركي را از سوي هر كس به ضرر خود مي‌بيند و چنين تصور مي كند كه همگان كمر به‌ ‌نابودي و حذف او ‌بـسـته‌ اند.‌‌

سوءظن

انسان بدگمان در اثر دوري از مـعــاشــرت‌هــاي ســودمـنـد و‌ ‌فـاصـلـه گـرفـتـن از ديگران، از تكامل و رشد فكري باز ‌مي‌ماند. هميشه تنهاست و از‌ ‌تنهايي رنج مي‌برد و از كمترين صفاي روحي برخوردار نيست.‌ ‌آنكه زندگي اش همراه‌ ‌با سوء ظن است هميشه در دل به بدگويي و غيبت ديگران مشغول است. از اين جهت است كه ‌برخي‌ ‌از علماي اخلاق از سوء ظن به عنوان غيبت قلبي و باطني نام برده‌اند.‌

بدگماني و سوءظن نوعي ستمگري در حق ديگران است و‌ ‌باعث افزايش ترس ميان آحاد جامعه مي‌شود.

زيرا مردم ‌پيوسته در هراس‌ مي‌باشند كه مبادا بي‌ ‌دليل در معرض اتهام قرار بگيرند و آبـرويشـان بـه مـخـاطـره بـيـفـتد. پس بدبيني ‌بزرگترين‌ ‌مانع همكاري‌هاي اجتماعي، اتحاد و پـيـوستگي دل‌هاست و سبب گوشه‌گيري، تكروي و‌ ‌خودخواهي ‌انسان‌ها مي‌شود. چه بـسـا افـراد ارزنـده‌اي كـه مـي‌توانستند منشاء كـارهـاي‌ ‌مـهم و ارزشمند باشند، اما بر اثر بدگماني ‌خود يا بدگماني ديگران نسبت به آنها از‌ ‌پيشرفت و ترقي بازمانده‌اند.‌ ‌همچنين در‌‌ جمعي كه ديدگاه‌هاي منفي و گمانه‌ زني‌هاي بي‌دليل در مورد ديگران امري رايج و عادي‌ ‌در اذهان ‌عموم افراد باشد، دوستي و الفت از ميان آنها رخت بر مي‌بندد و حجم غيبت به‌ ‌سبب بدگماني افزايش مي‌يابد.

راهكارهاي‌ ‌رهايي از سوء‌ظن و بدبيني

ممكن است گفته شود كه گمان خوب يا بد يا‌ ‌به اصطلاح مثبت‌نگري يا منفي‌نگري امري اختياري نيست. بنابراين ‌چگونه مي‌توان از آن‌ ‌جـلــوگـيــري كــرد؟ در هـمـيـن راسـتـا تـوصـيـه‌هايي از سوي علماي اخلاق بيان گرديده كه به اختصار‌ برايتان بازگو مي‌كنيم:

1-منظور از نهي از سوء‌ظن، نهي از ترتيب‌ ‌اثردادن به آن است.

يعني هرگاه گمان بدي نسبت ‌به شخصي مـسـلـمان در ذهن پيدا شد در عمل‌ ‌نبايد كوچكترين اعتنايي به آن كرد. يعني نحوه تعامل خود را تغيير ‌ندهيم. بنابراين‌ ‌آنچه گناه است ترتيب اثر دادن به گمان بد مي‌باشد.

2‌- پرهيز از همنشيني با‌ ‌افراد ناپاك و ناسالم و نامتعادل

زيرا انسان بر اثر همنشيني با آنها از ويژگي‌هاي‌ ‌اخلاقي ايشان تأثير مي پذيرد . كم‌كم به افراد خوبي كه با او همرنگ و هم‌عقيده‌ ‌نيستند بدبين مي‌شود.

3- كنترل مجاري ادراكات

چرا كه قرآن كريم در آيه 36 سوره اسراء تمام مجاري‌ ‌فهم انسان را مسئول دانسته است. پس قطعا‌ً چشم و گوش و دل ‌همگي مسئول‌ مي‌باشند.‌ ‌اگر كنكاشي در علل پيدايش سوءظن داشته باشيم مي‌بينيم كه ادراكــات حـسـي و به خصوص‌ ديـدنـي‌هـا و ‌شنيدني‌هاي ما در شكل دادن افكار و تخيلات ما سهم به سزايي دارند. در نتيجه‌ ‌يكي از بهترين راههاي تدبير ‌خواست ‌ها و تسلط بيشتر بر خود و پيروزي بر خواهش نفساني‌ ‌و وساوس شيطاني در مورد متهم كردن ديگران، ‌مهار ادراكات و بيش از همه مهار چشم و‌ ‌گوش است .

4- توجه به آثار بد منفي نگري و سوء ظن

علاوه بر آنان دقت در آيات و رواياتي كه‌ ‌سوء ظن را تقبيح كرده و به حـسـن ظن ‌تشويق نموده‌اند.‌ شايان ذكر است که هيچ‌كس‌ ‌نبايد كاري كند كه مردم به اوســوء ظــن پـيـدا كنند.

سخن پاياني اينكه از بــارزتــريــن‌ ‌نـشـانـه‌هاي نابساماني روحي و رواني، سوء ظن و بـدگـمـانـي اسـت. همچنانكه ‌پيامبر(ص) در اين مورد فرمودند: از ظن و گمان پرهيز كـنـيـد زيـرا كـه ظـن و ‌گمان، دروغ ترين سخنان است.

0 responses on "سوء ظن و راه هاي درمان آن"

Leave a Message

Your email address will not be published. Required fields are marked *

error

در صورت مفید بودن این آگاهی را با دوستان خود به اشتراک بگذارید