به خواب رفتن انسانها از زمان فلاسفه قدیم یونان موضوع تفکر و بررسی بودهاست. امّا تنها چند سالی است که پژوهشگران توانستهاند به راههایی برای مطالعه این پدیده به شیوهای سیستماتیک و عینی دست یابند. پیدایش فناوریهای جدید مانند دستگاه نوار مغزی، دانشمندان را قادر ساخته است که الگوهای الکتریکی و فعالیتهای مغز انسان در حال خواب را زیر نظر بگیرند. با وجودی که اکنون بررسی خواب و پدیدههای مرتبط به آن امکان پذیر شده است، امّا همه پژوهشگران بر سر این که «چرا ما میخوابیم» اتفاق نظر ندارند. چند نظریه مختلف برای توضیح ضرورت خوابیدن و نیز عملکردها و هدفهای آن ارائه شدهاست.
نظریه جبران و ترمیم
بر اساس نظریه جبران و ترمیم، خوابیدن برای تجدید قوا و احیای فرایندهای فیزیولوژیکی که بدن و ذهن را سالم نگه میدارند و باعث عملکرد مناسب آنها میشوند ضرورت اساسی دارد. طبق این نظریه، خواب NREM (مرحله خواب آرام که به نام حرکت غیرسریع چشم خوانده میشود) برای بازسازی و ترمیم فعالیتهای فیزیولوژیک اهمیت دارد. در حالی که خواب REM (مرحله پنجم خواب که به نام حرکت سریع چشم خوانده میشود) برای بازسازی فعالیتهای ذهنی است. پشتیبان این نظریه، پژوهشهایی است که نشان میدهد دورههای خواب REM پس از مدتی کمخوابی و فعالیت جسمی شدید، افزایش مییابد. بدن در هنگام خواب، سرعت تقسیم سلولی و ترکیب پروتئینی را افزایش میدهد. این پدیده نیز به نوبه خود پشتیبان نظریه جبران و ترمیم به هنگام خواب است.
نظریه تکامل
بنا بر نظریه تکاملی که به نام نظریه انطباقی خواب نیز خوانده میشود، دورههای فعالیت و سکون به عنوان وسیلهای برای ذخیره انرژی در سیر تکاملی به وجود آمدهاند. براساس این نظریه، تمام موجودات زنده در زمانهایی که بیداری و هشیاری برای آنها خطرناک و مخاطرهآمیز بودهاست خود را با خوابیدن انطباق دادهاند. پشتیبان این نظریه، پژوهشهای تطبیقی است که بر روی حیوانات مختلف صورت گرفتهاست. حیواناتی که شکارچیان طبیعی کمتری دارند، مانند خرسها و شیرها، معمولاً روزانه بین ۱۲ تا ۱۵ ساعت میخوابند. امّا حیواناتی که شکارچیان طبیعی زیادی دارند، دارای دورههای خواب کوتاهی هستند و معمولاً روزانه بیش از ۴ تا ۵ ساعت نمیخوابند.
نظریه تحکیم اطلاعات
نظریه تحکیم اطلاعات بر پایه پژوهشهای شناختی است و میگوید انسانها برای پردازش اطلاعاتی که در طول روز به دست آوردهاند میخوابند. بر اساس این نظریه، علاوه بر پردازش اطلاعات کسب شده در طول روز، خوابیدن به مغز اجازه میدهد که خود را برای روز بعد آماده کند. برخی پژوهشها همچنین نشان داده است که خواب به تحکیم و پیوند دادن چیزهایی که در طول روز فرا گرفتهایم و قرار دادن آنها در حافظه دراز مدّت کمک میکند. پشتیبان این نظریه، مطالعاتی است که نشان میدهد کم خوابی، تأثیر جدّی بر روی توانایی به یادآوری اطلاعات دارد.
در حالی که پژوهشها و شواهدی برای پشتیبانی از نظریههای مختلف خواب وجود دارد، هنوز هیچ پشتیبان روشن و قاطعی برای هیچ یک از نظریهها به دست نیامده است. هر کدام از این نظریهها ممکن است برای تشریح و توضیح این که «چرا ما میخوابیم» به کار روند. خوابیدن بر روی بسیاری از فرایندهای فیزیولوژیک تأثیر میگذارد؛ بنابراین احتمال زیادی دارد که خوابیدن به دلایل و منظورهای مختلف و متعددی باشد.
اخیراً پژوهشگران توانستهاند در خصوص رویاهای غیرمعقول در خواب (Cluttered sleeps) نتایجی به دست آورند.
افکار نیمه تمام و سطحی و جرقههای ذهنی، در طول روز مسیرها و راههای حل افکار را در مغز پیشانی (لوب پیشانی) باز گذاشته است. راه حلها و چاره جوییهای به ثمر ننشسته در مغز که با تصویر ذهنی ما از افکارمان مرتبط است در ضمیر نیمه آگاه ما که مسئول افکار منفی یا مثبت در ذهن ماست نقش میبندد. حال اگر افکار ما در طول روز به افکار منفی و نگران گرایش داشته باشد، ضمیر ناخودآگاه ما در خواب، افکار نیمه تمام ما را به سمت و سویی هدایت میکند که ضمیر نیمه آگاه ما در طول روز تجربه کردهاست. علت خوابهای پریشان و غیرمعقول ما در خواب بیشتر تابع همین موضوع است.
0 responses on "نظریه های خواب"