متافیزیک و روانشناسی کوانتومی

قوانین فیزیکی

قوانین فیزیکی به قوانینی گفته می شود که ما بصورت ملموس و قابل لمس ان را درک و احساس می کینم.

مثلا اب در ۱۰۰ درجه سانتیگراد می جوشد و یا اب در صفر درجه سانتیگراد یخ می زند و این قانون همیشه ثابت است و هرگز تغییر نمی کند و ما ان را کاملا درک می کنیم.

و از این قوانین می توانیم برای موفقیت و ثروتمند شدن خود استفاده کنیم و می توانیم با انجام یک سری کارهایی روزانه و منظم، بتدریج به نتایجی بزرگی دست یابیم.

قوانین متافیزیکی

برخی از قوانین خداوند متافیزیکی است و با چشم قابل رویت نیست و این قوانین هم ثابت و غیر قابل تغییرند.

مثلا بخشش مالی سبب افزایش روزی می شود چنین قوانینی با قوانین فیزیکی قابل بیان نیست و یک قانون متافیزیکی است که اثرات ان را در دنیای غیرمادی و متافیزیکی درک خواهیم کرد.

ایمان داشتن به قوانین متافیزیکی خداوند نسبت به قوانین فیزیکی سخت تر است چرا که افراد ان را با چشم مسلح بطور مستقیم مشاهده نمی کنند و برای انها قابل درک و پذیرش نیست و افرادی که از این قوانین تبعیت می کنند یعنی ایمان قوی تری دارند و می توانند ثروت بیشتری را بدست اورند ثروتی که پایدارتر است و محدودیت و پایانی برای ان وجود ندارد مثل حضرت سلیمان که از این نعمت فراوانی و ثروت بخوبی بهره مند شد.

آیه ای از عدم تغییرناپذیری قوانین خداوند

سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدیلا

این سنت(قانون) خداوند در اقوام پیشین است و برای سنت الهی هیچ گونه تغییر نخواهی یافت (الاحزاب: آیه ۶۲)

ما از کدام قوانین خداوند استفاده کنیم تا ثروتمند شویم؟

برای ثروتمند شدن می بایست از هر دو قوانین استفاده کنیم تا به خواسته های مادی وحتی غیر مادی خود دست یابیم

قوانین فیزیکی هم مهم هستند و اگر انها را نادیده بگیریم نتایج ما قابل توجه نخواهد بود و قوانین متافیزیکی هم بسیار قدرتمندند و استفاده از انها ما را بالاترین مقام بشری خواهد رساند هم از لحاظ معنوی و هم مادی.

چرا ثروتمند شدن امری ضروری است؟

بارها در کتاب قران به افرادی که برای تامین هزینه های خانواده خود تلاش می کنند اشاره شده است و پاداشهایی برای انها در نظر گرفته شده است.

پیامبران و ائمه هم ثروتمند بودند و ما چون اطلاعات اشتباهی را دریافت کردیم فکر می کنیم همه انها در فقر بسر می بردند، حال انکه این طور نیست.

شاید انها ساده زیست بوده باشند که الان هم برخی از ثروتمندترین افراد هم بدین گونه اند ولی توانایی خلق ثروت را داشته اند.

اینگونه نبوده که برای کسب درامد بیشتر تلاشی صورت ندهند بلکه بیش از چندین فرد عادی کار می کردند و درامد کسب می کردند حال انکه درامد خود در راه کمک به دیگران صرف می کردند یک موضوع دیگری است و نشان از بخشش انها دارد و نشان نمی دهد که انها در فقر بسر می برند و باید بتوانیم این دیدگاه را اصلاح کنیم تا ذهن ناخوداگاه ما بپذیرد که توانایی خلق ثروت را دارد.

قوانین خداوند برای ثروتمند شدن ما کدامند؟

در این مقاله به برخی از این قوانین اشاره می کنیم که امیدواریم برای شما مفید باشد.

۱- قانون سپاسگزاری

یکی از قدرتمندترین قوانین خداوند سپاسگزاری است افرادی که سپاسگزار هستند معمولا درامد بیشتری دارند مشتریان بیشتری دارند و افراد از انها رضایت بیشتری دارند این افراد معمولا از زندگی رضایت بیشتری دارند.

حال شاید این سوال برای شما پیش اید که من هر روز سپاسگزاری می کنم پس چرا شرایط مالی ام بهتر نمی شود؟

این موضوع چند دلیل می تواند داشته باشد یکی اینکه سپاسگزای ما عمیق و از روی نیت خالص نیست ما سپاسگزاری می کنیم تا بدست اوریم، کمتر فردی است که از سر شوق سپاسگزاری کند و به خاطر همین داشته خود هم در زمان شادی و هم غم سپاسگزار باشد معمولا افراد در زمان شادی خداوند را فراموش می کنند و زمانی که به مشکلی برخوردند از خدواند کمک می خواهند و حتی در ان زمان هم به اندازه کافی سپاسگزار نیستند.

خیلی مهم است که ما روزانه سپاسگزار باشیم و چه حال ما خوب بود و چه بد، در هر دو حالت سپاسگزار باشیم

آیه ای در خصوص سپاسگزاری

لَئِنْ شَکَرْتُمْ لأزِیدَنَّکُمْ (ابراهیم/۷ )

شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ کفر نعمت، از کفت بیرون رود

این ایه صراحتا نشان می دهد که اگر برای نعمتها و داشته های کنونی مان شکرگزار باشیم نعمتهای بیشتری به ما داده خواهد شد و برعکس اگر انها را بی اهمیت جلوه دهیم همان داشته ها را هم از دست خواهیم داد.

چرا باید در زمانی که در شرایط بدی هستیم باز هم سپاسگزار باشیم؟

بگذارید خاطره ای برایتان نقل کنم که چگونه من در شرایط سختی قرار گرفتم و سپاسگزار شدم و نتایج کاملا به نفع من تغییر کرد.

سالها پیش بود که من سمینار و دوره های را برای برخی موسسات و دانشجویان برگزار می کردم و در قبال آن پولی دریافت می کردم که مقداری از شرایط کارمندی بهتر بود.

زمانی که من روی باورهای خودم کار می کردم بتدریج ایده های زیادی رو دریافت می کردم پیشنهادات کاری من بیشتر و بیشتر می شد تا اینکه با افراد زیادی اشنا شدم و شروع به انجام پروژه هایی برای اهدافم کردم.

چگونه در این دوره ها درامدم افزایش یافت؟

من چون در مدار درستی بودم روی باورهای خودم کار می کردم بتدریج ایده هایی را دریافت کردم که با اجرای چند ایده ساده درامدم خیلی سریع افزایش یافت

شرایط خیلی خوب پیش می رفت و طبق پیش بینی هایی که کرده بودیم بزودی پول زیادی را بدست خواهیم اورد چرا که ایده ها را بخوبی اجرا کرده بودیم و روز بروز شرایط کاری ما بهتر می شد تا اینکه اتفاقی افتاد که تمام برنامه های ما را به هم زد و هر رویایی که در این شغل برای خود تصور کردیم در یک روز یکدفعه از بین رفت.

چه اتفاقی تمام رویاهای ما را یک روزه از بین برد؟

ما چند ماهی برای ان موسسات کار می کردیم و بخشی از دوره ها را رو با موفقیت برگزار می کردیم و به درامد خوبی دست یافتیم و تا یکسال بعد برنامه داشتیم که درامد خوبی را از این پروژه کسب کنیم تا اینکه یک روز بعداظهر بود که رئیس اون موسسه با من تماس گرفت و گفت که دوره ها را متوقف کنید و دست از کار بکشید.

خیلی شوکه شدم این همه برنامه ریزی کرده بودیم که پول خوبی را از این دوره ها بدست اوریم و ضمن اینکه اعتبار خوبی کسب می کردیم تجربه خوبی بدست می اوردیم و یک سابقه کاری خوب در یک منطقه جدید بود که کسب می کردیم و برای پول ان چه برنامه ریزی کرده بودیم و همه انها در یک ساعت از بین رفت.

چرا این اتفاق رخ داد؟

قضیه این بود که معمولا قرارداد ما با مرکز مشاوره  برای دو سال تمدید می کردند و چون با این مرکز بخوبی کار می کرد این انتظار بیشتر بود و تقریبا مطمین بودیم این اتفاق نمی افتد ولی ناگهان قانون تغییر کرد(قانون افراد که معمولا تغییر می کند) و با فرد دیگری قرار داد بستند.

در نتیجه این دوره ها به فرد دیگری داده شد که مراجعان خودش را هم داشت که کار را انجام دهند و ما به همین راحتی برنامه هایمان به هم ریخت.

ایا من پس از این اتفاق خیلی ناامید شدم و کاری انجام ندادم؟

خیر اینطور نبود از انجا که با قوانین خداوند اشنا بودم و داشتم روی باورهای خودم کار می کردم ومی دانستم خدواند هیچ اتفاقی را به ضرر من رقم نخواهد زد به خودم گفتم که هر اتفاقی بیافتد به نفع من است و اگر من در این شرایط ایمان خود را حفظ نکنم و خودم را ببازم مثل افراد معمولی جامعه عمل خواهم کرد و در نتیجه هم این موقعیت از دستم رفته بود و هم بیکار می شدم و هم موقعیتهای دیگر را از دست می دادم چون وارد فرکانس منفی و احساس منفی می شدم و همین نکته سبب می شد موقعیتهای دیگر را نبینم.

پس ناامید نشدم و احساسم را همچنان مثبت نگه داشتم و به خودم گفتم بزودی اتفاقات خوبی در انتظار من است البته که در یک ساعت اول شوکه شده بودم و خیلی هم ناراحت شدم ولی رعایت قانون سبب شد خیلی سریع احساسم را مثبت کنم کاری که اغلب افراد انجام نمی دهند.

فکر می کنید پس از کنترل ذهن و تمرکزم روی موارد مثبت چه اتفاقی برایم افتاد؟

من ان روز به خانه رفتم و حتی در خصوص اینکه از کار بیکار شدم صحبت نکردم و با کسی بحث نکردم و احساسم را کنترل کردم خیلی جالب بود ۲ روز بیشتر نگذشته بود که از سمت مدیر اداره ای که من برای ان کار می کردم تماسی دریافت کردم که به دفتر من مراجعه کنید که خبری برای شما دارم ومن فکر می کردم چه خبری دارد و معمولا مدیر این اداره در این مدت ارتباط خیلی کمی با هم داشتیم و خلاصه همان روز به دفتر این مدیر مراجعه کردم.

بنظر شما مدیر با من چکار داشت؟

خیلی جالب بود و اتفاقی افتاد که بکلی من را حیرت زده کرد اتفاقی که که فهمیدم قوانین خدواند همیشه بدرستی عمل می کنند اگر ایمان خود را در شرایط به ظاهر سخت حفظ کنیم.

مدیر ان اداره به من پیشنهاد داد که به دفتر مرکزی که بر کل این مناطق نظارت داشت مراجعه کنم و من را به مدیر درانجا معرفی کرد که قرار شد یک قرارداد جدیدی با من بسته شود قراردادی که از همه لحاظ از قرارداد قبلی با موسسه قبلی شرایط بسیار بهتری داشت.

و این رو مدیون استفاده از قوانین خدواند و مثبت نگه داشتن احساسم در ان لحظه می دانستم.

چرا این اتفاقات خوب برای من رخ داد؟

به جرات می توانم بگویم که اگر چند سال قبل تر این شرایط برای من پیش می امد و از کار بیکار می شدم مدت زیادی نگران می شدم و در نتیجه این فرصتهای طلایی از دست می رفت ولی استفاده از قوانین خداوند که ثابت و غیرقابل تغییرند سبب اتفاقاتی شد که خود من را هم حیرت زده کرد و باعث شد که به قدرت خدواند بیشتر پی ببرم.

و این به خاطر این بود که بدانیم که در دل هر سختی اسانی است و اگر خودمان را نبازیم موفقیت در دل همان سختی های زندگی است و این درسی بود که من از این اتفاق گرفتم و فهمیدم در هر شرایطی می بایست سپاسگزار نعمتهای خداوندی بود که ما را از وجود خودش خلق کرده و قادر به انجام هر کاری است حتی اگر به نظر ما غیر ممکن به نظر رسد.

آیه معروف در خصوص شرایط سخت

إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرًا﴿۶

مسلما با (هر) سختی آسانی است. (سوره الشرح آیه ۶)

این ایه نشان می دهد در دل هر سختی اسانی است برخی ها به اشتباه تصور می کنند پس از هر سختی اسانی است و باید ان سختی را تحمل کنند درحالیکه کافی است به جای تحمل کردن، حتی احساس شما در همان لحظه مثبت باشد و اگاه باشید که طبق قوانین خداوند که هرگز تغییر نمی کند ایمان داشته باشید در دل همان سختی اسانی است و بزودی ان را درک خواهی کرد اگر به این حقیقت برسید که کار ساده ای هم نیست ان زمان است که به بتدریج توانسته اید قوانین خدواند را درک کنید و ان زمان است که اتفاقات خوب یکی پس از دیگری برایتان رخ خواهد داد.

۲- بخشش یکی دیگر از قوانین خداوند است

دومین مورد از قوانین خداوند قانون بخشیدن است این بعد از بخش متافیزیکی ادمهاست و شاید با قوانین فیزیک نتوانید ان را اثبات کنید ولی این قانون وجود دارد و تغییر نمی کند.

فردی می بخشد که باور کند این قانون بخوبی کار می کند و چندین برابر انرا بزودی خواهد ستاند

اکثر افراد با اینکه این قانون را تا حدی می دانند ولی انرا اجرا نمی کنند چون به اندازه کافی ایمان ندارند

تنها زمانی این قانون عمل خواهد کرد که کوچکترین شک و تردیدی نسبت یه این قانون نداشته باشید و با اطیمنان کامل و از روی نیت خالص ببخشید و خواهی دید هم در دنیا و هم در اخرت ان را خواهی ستاند.

پس چرا افراد باز هم نمی بخشند؟

خداوند در قران می فرمایید من فقط می دانم ادمها را چگونه افریدم و می دانم خیلی از انها از قوانین تبعیت نخواهند کرد به همین دلیل است در قران بارها به عذاب اشاره شده است چون ذهن انسان فقط دنبال منفعت خویش است و اگر و گمراه است و اگر روی خودمان کار نکنیم و ایمانمان را تقویت نکنیم مطمینا این قوانین را نادیده گرفته و در نتیجه قوانین هم برای اینگونه افراد جواب نخواهد داد.

۳- قانون توحید سومین مورد از قوانین خداوند

یکی از مهمترین قوانین خداوند قانون توحید است یعنی اعتقاد به یگانگی خدواند

اعتقاد به اینکه تنها او پروردگار جهانیان است و تنها او را بپرستیم و از او یاری بجوییم

این موضوع بسیار اهمیت دارد و کمتر فردی است که در عمل و باطن به این موضوع عمل کند

وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ (آیه ۲۵ سوره انبیا)

ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که معبودی جز من نیست فقط مرا عبادت کنید.

این ایه نشان می دهد که تنها معبودی که شایسته پرستش است خداوند است

آیا انسانها قانون توحید و یگانگی خدواند را باور دارند؟

اگر این سوال را از اغلب افراد بپرسید احتمال اینکه جواب بله را بشنوید زیاد است اما ایا در حقیقت زندگی ما این موضوع مشاهده می شود یا اینکه ما فقط در سخن این کلام را بر زمان می اوریم؟

به شما قول می دهم اغلب افراد فقط در کلامشان خدواند را یکتا می دانند و او را به عنوان پروردگار و رب جهانیان قبول دارند.

از کجا بدانیم که ایا قانون توحید خداوند را باور داریم یا نه؟

براحتی می توانیم تشخیص دهیم که ایا ما یگانگی خداوند را باور می کنیم یا خیر

وقتی ما در شرایط سخت قرار می گیریم و انتظار کمک از دیگران را داریم بدون اینکه باور داشته باشیم این خداوند است که توسط افراد در ان شرایط کمک میکند یعنی ما یگانگی خدواند را عملا باور نداریم.

وقتی بیکاریم و دنبال کار نمی رویم و انتظار داریم فردی بیایید و دست ما را بگیرید و ما را استخدام کند یعنی یگانگی خداوند را باور نداریم و به نیروی خود که جزیی از خداوند است باور نداریم و انتظار کمک صدرصدی از دیگران داریم.

وقتی می خواهیم کسب وکاری را شروع کنیم ولی می ترسیم که شاید در مسیر شکست بخوریم و پولمان از دست برود و شاید از عهده کار برنیاییم و فردی نیست که در مسیر به ما کمک کند یعنی یگانگی خداوند را باورنمی کنیم

وقتی مدام نگرانیم و اضطراب داریم که چرا خواسته ما براورده نمی شود یعنی به قانون توحید خداوند باور نداریم که فقط اوست که دلها را ارام می کند و می تواند خواسته ما را براورده کند

و وقتی هر فرد دیگری را مقصر نرسیدن به خواسته های خود می دانیم یا انتظار صدرصدی کمک از طرف دیگران را داریم و خداوند را به عنوان رب و محقق کننده خواسته ها خود باور نداریم باز به قانون توحید باور نداریم

پس همانطور که مشخص شد در ابتدا همه فکر می کنند قانون توحید خداوند را باور دارند حال دیدیم که در اغلب مواقع ما یگانگی خدواند را باور نداریم چون شاد نیستیم و نگرانیم.

زمانی ما شاد خواهیم بود و دلهره نخواهیم داشت که توحید و ربوبیت خداوند را باور کنیم و درک کنیم که تنها خداوند است که تعیین کننده نهایی است و اگر از او کمک بخواهیم و خودمان با این باور قدم در مسیر خواسته ها برداریم مطینا به اهدافمان دست خواهیم یافت.

چه نیرویی قدرتمندتر از نیروی خداوند وجود دارد که می تواند به ما کمک کند که به اهدافمان دست یابیم.

داشتن باور به یگانگی خداوند امری ساده نیست و نیاز دارد هر روز روی خودمان کار کنیم هر روز از قدرتهای خداوند اگاه باشیم ان زمان است که خدواند هر انچه که بخواهیم را برای ما براورده خواهد ساخت.

شاد و سربلند باشید

دقیقا چه چیزی میخواهید ؟

اگر قرار باشد تمام قانون جذب را خلاصه کنیم باید گفت :

شما چیزی که هستید و در همین لحظه در وجود خود حس میکنید را جذب میکنید، نه آنچه را که میخواهید و آرزویش را دارید ! این جذب به شکل فضایی انجام نمیشود ! بلکه ناخودآگاه شما آنرا باعث میشود ! اما همانطور که اسمش هم رویش هست، ناخودآگاه یعنی همه چیز طوری انجام خواهد شد که حتی روحتان هم از نحوه انجامش با خبر نخواهد شد ! به همین علت حتی پس از رسیدن به خواسته خود، احساس خواهید کرد آرزوی شمابه شکلی جادویی بر آورده شده است، حال آنکه جادویی بزرگتر از ناخودآگاهتان وجود ندارد ! شما خود بزرگترین جادوی خلقت هستید اما خبر ندارید !

(قدرت نامحدود)

سوال شده بود که چطور یک میلیارد پول را توسط قانون جذب به دست بیاورم ؟ بر این اساس نکته بسیار پر اهمیتی به ذهنم رسید که تصمیم گرفتم با شما عزیزان در میان بگذارم که اگر آنرا ندانید، قادر نخواهید بود از قانون جذب برای رسیدن به آنچه میخواهید استفاده کنید.(چرا قانون جذب برای شما کار نمیکند ؟)

همانطور که گفته شد، برای جذب یک چیز، باید در همین لحظه، حس کامل داشتن آنرا در وجود خود داشته باشید. مشکلی که در خواسته های بزرگ یا آرزوهایتان وجود دارد، این است که تقریبا غیر ممکن است درک دقیقی از آن داشته باشید و یا بتوانید احساسات متناظر با لحظه داشتن آن را تجربه کنید. در مثال رسیدن به یک میلیارد پول، وقتی شما هیچ گونه درک احساساسی و انرژتیک درمورد داشتن چنین پولی یا کسانیکه این مقدار پول دارند، ندارید، ناخودآگاه شما نمیتواند برای جذب آن کاری کند ! در حقیقت شما باید لحظه ای را کاملا در ذهن خود تصویر سازی و احساس کنید که آرزوی خود را بدست آورده اید. حال مشکل اینجاست که وقتی تاکنون، حتی حس داشتن چیزی مشابه و بسیار کمتر از آنرا هم درون خود نداشته اید، چطور ممکن است بتوانید ارتعاش و احساسات واضحی را از لحظه داشتن آن در همین لحظه تولید و تجربه کنید !؟

بر این اساس، بسیار مهم است که اگر آرزوی بزرگی دارید، آنرا به گامهای کوچکتر و قابل درکتر و محسوس تری برای خود تقسیم کنید تا بتوانید احساسات دقیقی را از داشتن آن در وجود خود تجربه کنید. البته اگر کماکان اصرار دارید همان خواسته بزرگ خود را تصویر سازی و احساس کنید، راه حل دیگر این است که به هر روش، حس داشتن آنرا وارد لحظه حال خود کنید. مثلا سوار ماشین دوستتان شوید(که آرزوی داشتنش را دارید) یا به هر شکلی، سعی کنید درک دقیقی از حس متناظر با لحظه داشتن آنچه میخواهید را بدست آورید.

مشکل مهمی که در انجام این کار وجود دارد، این است که حتی وقتی شما با همه این تکنیکها، سعی دارید حس داشتن آنچه میخواهید را درون خود ایجاد کنید، کماکان بسیار سخت است که شما دقیقا احساسات مشابه داشتن آنرا داشته باشید زیرا در گوشه ذهن خود، کماکان فکر میکنید که آن چیز، یک آرزوی دست نیافتنی است ! حال آنکه در زمانیکه به آن  آرزو در زندگی خود رسیده باشید، حتی تا حدی نسبت به داشتن آن بی تفاوت میشوید و شاید حتی کمی قدرش را هم ندانید ! بنابر این کاملا به این فکر کنید که پس از رسیدن به آن، دقیقا چه حسی خواهم داشت ؟ همان حس را درون خود ایجاد کنید تا قانون جذب و در حقیقت ضمیر ناخودآگاه خودتان که غول درون شماست، کار خود را به بهترین نحو انجام دهد.(کاملترین مرجع جذب و تاثیر گذاری متافیزیکی با ارسال ارتعاشات فکری)

خیلیها هنوز هم که هنوز است تا نام قانون جذب می آید، خوشحال میشوند ! زیرا حس میکنند قرار است چیزی را با راهی میانبر بدست بیاورند، که در حال حاضر لایق آن نیستند ! حال آنکه قانون جذب اینطور کار نمیکند ! در حقیقت برای بسیاریها، افزایش کیفیت احساسات و افزایش سطح انرژی در همین لحظه و تا حد آنچه که میخواهند، هنوز هم بسیار سخت است ! پس قانون جذب قرار نیست شما را به چیزی برساند که لایقش نیستید. بلکه قرار است چیزی که سطح انرژی و کیفیت احساسات غالب شما به حد آن رسیده است را مقابل شما سبز کند ! همین !

قانون متافیزیک خوداتکایی

به‌طورکلی، اکثر مردم به هنگام تحت فشار قرار گرفتن برای انجام کاری که به آن علاقه ندارند، احساس محدودیت، نارضایتی و حتی غیرانسانی می‌کنند. سعی کنید تا زندگی خود را به دست گرفته و نقشی مهم در عزت‌نفستان ایفا کنید.

برای اینکه انرژی خوداتکایی را آزادانه در بدن جاری سازید، به دنبال اشتیاق و علاقه خود بروید. سعی کنید تا اشتیاق و علاقه خود را به حرفه اصلی یا حتی یک حرفه نیمه‌وقت در زندگی تبدیل کنید.

قانون متافیزیک تشعشع انسانی

این قانون نوسان پرانرژی انسانی را کنترل می‌کند. چندین مرکز انرژی در سراسر بدن ما وجود دارد و مهم‌ترین آن ۷ چاکرای اصلی در امتداد ستون فقرات است. قدرت تابش و جذب ما تا حد زیادی بستگی به میزان باز بودن این چاکراها دارد.

اگر ما انرژی مثبت را انتقال دهیم، به‌احتمال‌زیاد افراد و موقعیت‌هایی را در زندگی جذب می‌کنیم که نوسان انرژی آن‌ها با افکار و احساسات ما همسان باشند. در طرف مقابل، اگر ما بر انرژی‌های منفی تمرکز کنیم، به‌احتمال‌زیاد افراد و موقعیت‌های منفی را به‌طرف خود جذب خواهیم کرد.

قانون متافیزیک اعتقاد راسخ

این قانون ارتباط تنگاتنگی با قانون متافیزیک تشعشع انسانی و قانون همگانی جذب دارد. وقتی‌که ما به چیزی اعتقاد راسخ داشته باشیم، کائنات برای محقق ساختن آن در زندگی برای ما تلاش می‌کند. به واکنش‌های احساسی خود توجه کرده، علایق خود را دنبال کنید و یقین داشته باشید که موفقیت همواره بخشی از وجود شما بوده، است و خواهد بود.

تمرکز بر موضوعات منفی نظیر کمبودها، شک‌ها و نگرانی‌ها تنها سبب خلق احساساتی می‌شود که پتانسیل مثبت شما را از بین برده و موارد منفی را به‌طرف شما جذب می‌کنند.

قانون متافیزیک تصمیمات مثبت

افراد موفق متوجه شده‌اند که هر آنچه که فکر کنند، سخن بگویند یا انجام دهند، تلاشی آگاهانه برای خلق واقعیت رؤیاهای درونی خود آن‌هاست. تصمیمات بی‌شماری وجود دارند که ما آن‌ها را تنها در یک روز می‌گیریم و حقیقت زندگی ما در حال حاضر نیز نتیجه تصمیمات گذشته ما هستند.

برای این منظور یک دوگانگی در هر امری وجود دارد، درنتیجه هر تصمیمی که ما می‌گیریم یا به حقیقت می‌پیوندد یا ساکن باقی می‌ماند؛ بنابراین همیشه دارای اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت در زندگی باشید و برای محقق ساختن آن‌ها خود را آماده نگه دارید.

قانون متافیزیک رشد مداوم

برای اینکه بتوان به حداکثر موفقیت دست یافت و تمامی پتانسیل‌های موجود در خود را شکوفا کرد، باید همیشه به فکر یادگیری چیزهای جدید بود. همیشه چیزی جدید برای یادگیری، به‌خصوص در رابطه با علایق شخصی و اهداف سبک زندگی، وجود دارد.

وقتی‌که ما احساس می‌کنیم که در کاری به اوج رسیده‌ایم، شروع به تنزل می‌کنیم. مغز در این زمان به‌مانند یک ماهیچه عمل می‌کند. افراد موفق هرگز رشد ذهنی خود را متوقف نمی‌کنند. آن‌ها همواره به دنبال علایق و اهداف خود و یادگیری موارد جدید برای بهبود کیفیت زندگی خویش هستند.

 

متافیزیک موضوع عمیق، پیچیده و شاخه‌ای از فلسفه است که دانشمندان بسیاری درباره آن تحقیق کرده و سخن گفته‌اند. برای اینکه بتوانیم درباره متافیزیک قضاوت کنیم باید بیشتر مطالعه کنیم. برای شروع می‌توانید به صفحه ویکی‌پدیا در مورد متافیزیک مراجعه کنید. نظر شما درباره قوانین متافیزیک چیست؟ لطفا نظرات و تجربیات خودتان را با ما در میان بگذارید.

error

در صورت مفید بودن این آگاهی را با دوستان خود به اشتراک بگذارید