ذهن چیست؟
ذهن عبارت است از تجربه شخصی و ذهنی از «چیزی» که دائماً و هر لحظه در حال تغییر است. مفهوم «ذهن» توأم با تخیل است. از این روی، در زبانهای متفاوت به اشکال گوناگون تصور شده است. معادل کلمه ذهن در بودیسم کلمه چیتا (chitta) است که طیف وسیعی از معانی را در برمیگیرد. این کلمه شامل ادراکی است که از خودمان داریم، تفکر کلامی و انتزاعی، احساسات، احساس شادی و اندوه، توجه، تمرکز، هوش و غیره.
ذهن مجموعه ای از توانایی های فکری است که شامل هوشیاری، تصورات ، ادراک، تفکر، قضاوت، زبان و حافظه میشود و معمولا آن را وجود توانایی هوشیار بودن و اندیشه تعریف میکنند. ذهن دربرگیرنده قدرت تصور، تشخیص و قدردانی است و مسئولیت پردازش احساسات و عواطف را برعهده دارد که منجر به عملکرد و نوع رفتار افراد میشود.
ذهن موجودات را قادر می سازد تا به آگاهی درونی برسند، به خصوص در محیط پیرامونشان برای دریافت و پاسخ به محرکهای عامل و برخوداری از هشیاری که شامل تفکر و احساسات میشود.
زمانیکه بودیسم درباره ذهن میگوید در واقع به همه فعالیتهای ذهنی اشاره دارد.تمرکز فقط بر فعالیتهای جسمانی ـ مغز، سیستم اعصاب، هرمونهاـ و فعالیتهای شیمیایی و الکتریکی نیست. بودیسم هیچ یک از آنها را نفی نمیکند، زیرا آنها وجود دارند و بهطور انحصاری در آنچه اتفاق میافتد شرکت دارند.
ذهن به «چیزی» غیرمادی که مغز را اشغال کرده باشد و فعالیتهای آن را رقم زند نیز گفته نمیشود. بهعلاوه، بودیسم به ذهن جهانشمول و ناآگاه جمعی اعتقاد ندارد.
تعریف ذهن
وقتی میخواهیم ذهن را تعریف کنیم به تعاریف و عقاید متعدد و گوناگونی بر می خوریم. محدوده این تعاریف و باورها از ذهن به مثابه روح( ارسطو) تاذهن به مثابه ماده (لاک) گسترده است. از سوی دیگر این تعاریف از ذهن به مثابه فرد ( رنه کارت) تا ذهن به مثابه جهان (لاری دوسی) نیز گسترده شده است. اگر قصد داریم که این بعد از پزشکی ذهن و بدن را مطالعه کنیم، در نظر گرفتن بعضی از تعاریف و عقاید متفکران درباره مفید است.
ما این پیوست را ارائه کردیم تا شما نیم نگاهی به این نظرات داشته باشید هر شمارهای که در زیر آمده است با یک تعریف یا ایدهآل دنبال میشود و سپس فهرستی از متفکران ای که در این مینه کار کرده اند آمده است و ارزیابی بیشتر مآخذی را که در مورد ایده یا نظریه ذکر شده، وجود دارد، آوردهایم.
تعریفها و عقاید در مورد ذهن
1- ذهن هوشیار ای است. هوشیاری انسان است که از مغز سرچشمه می گیرد و به طور اختصاصی به افکار و ادراک، احساس،، اراد،ه حافظه، یا تخیل بازنموده میشود.( فرهنگ امریکن،هریتیج).
2- ذهن استعداد روح برای فکر کردن و داوری کردن است. از ارسطو( طبیعیات، درباره نفس، اخلاق، سیاست)- افلاطون( جمهوریت، تیمائوس،تئاتتوس)- فلوطین( رساله های نه گانه)- آگوستین (اعترافات، مدینه الهی)- آکوئیناس( مجموعه علم کلام)- اپتیکتتوس( مباحثات)- دانته( کمدی الهی).
3- ذهن اصل رهبری روح است. لاکریتوس( طبیعت اشیا)
4- ذهن، برابر با روح و همان تفکر است. دکارت (مباحثات، تعاملات)
5- ذهن نشانگر حالتی از صنعتی از خداوند است که میاندیشد( اسپینوزا، اخلاق)
6- ذهن، هوش یا خودا گاهی است که خودش را به عنوان پاره ای از جهان میشناسد: یگانگی ،عقل ، و اراده: هگل( فلسفه حق، فلسفه تاریخ.
7- ذهن، عملکرد خرد است: کنش های فهم ،داوری و استدلال می باشد( فرانسیس بیکن: پیشبرد دانش ،نووم ارگتنم.
8- ذهن ، عملکردهای ذهنی است مثل حس کردن، فهمیدن، استدلال کردن( امانوئل کانت، نقد عقل محض)
9- ذهن، تمامیت فرایندهای ذهنی است( ویلیام جیمز: روانشناسی)؛ ( فروید: تعبیر رویاها، ناخودآگاه، درآمدی بر روانکاوی.
10- ذهن یک پردازنده اطلاعات خود- بازتاب است( ارنست روسی و دیوید چیک: درمان ذهن- بدنی و شیوههای شفای ایده و پویایی در هیپنوتیزم
11- ذهن آن چیزی است که مغز انجام میدهد( کارل ساگان: کیهان
12- ذهن جریان اطلاعات است که پیرامون سلولها، اعضا و دستگاه های بدن حرکت میکند( کاندیک پرت: مولکولهای هیجان
13- ذهن برای جهان بنیادی است ولی ویژگی انحصاری کالبد فیزیکی نیست. مثال ذهن جهانی است( لاری دوستی: پزشکی نوزاد)
14- تعریف ما به قرار زیر است:ذهن استعداد اجرای عملکردهای شناختی است. انرژی درون هر سلول زنده بدن ماست و ما از مغز( ابزاری کاربرد شناختی) برای اداره آن استفاده میکنیم.
منبع : کتاب کلیدهای پزشکی ذهن و بدن، لئوروتان، ورونیکا آسپینا کمر ترجمه دکتر محبوبه فرزانگان ویراستار، دکتر فرزاد گلی. انتشارات فراروان
فعالیت ذهنی چیست؟
اگر فعالیت ذهنی عبارت باشد از تجربه شخصی و ذهنی از «چیزی»، پس، مثلاً، خشمگین بودن چه معنی دارد؟ این ایجاد خشم و احساس خشم است به طور همزمان. این دو با هم یک اتفاق را توضیح میدهند که تجربه یک جریان مداوم است. تجربه چه کسی؟ اگر من خشمگین هستم این تجربه من است نه شما. اما منِ جداگانهای وجود ندارد که دکمه خشم ماشینی به نام «ذهن» را فشار دهد و من عصبانی شوم ـ ما بخشی از یک روند تجربه وقایع هستیم.
مثل زمانی است که یک سیب را میبینیم. بر اساس علم، اشعههای روشن از طریق قرنیه وارد چشم میشوند و به سلولهای گیرنده نوری برخورد میکند. این انگیزههای الکتریکی است که اطلاعات بینایی را به ذهن منتقل میکند، جایی که این روند اتفاق میافتد.
تجربه ذهنی آن عبارت است از تصویر ذهنی سیب، این همان چیزی است که دیدن نام دارد.
ذهن یک فضای خالی در جایی از مغز نیست که تصویر سیب در آنجا وجود داشته باشد، چنانکه گفته میشود «چیزی را در ذهن داشتن».هولوگرامهای ذهنی میتوانند نشانهای از صداها، بوها، مزهها و احساسات جسمانی باشند، حتی در رویاها و خیالات ما.
تصویر ذهنی که هولوگرام ایجاد میکند حتی میتواند پدید آمدن احساسات و سطوح متفاوت شادی یا اندوه را، بر اساس ترشحات هرمونی که در بخشهای دیگر مغز اتفاق میافتد، نشان دهد. در هر لحظه، محتوای هولوگرام ذهنی به طور پیچیدهای تحت تأثیر عوامل متعدد تغییر میکند: چیزی مثل دیدن یا اندیشیدن با ترکیبی از احساسات، چیزی مثل هولوگرام ذهنی کجا قرار دارد؟
بودیسم و علوم اعصاب
از زمانیکه انستیتو ذهن و زندگی، در سال ۱۹۸۷، توسط دالایی لاما و فرانسیسکو وارلا دانشمند عصب شناس اهل چیلی بنیانگذاری شد، بسیاری از دانشمندان بینالمللی و استادان بودایی برای شناخت رابطه بین ذهن و مغز به این مکان آمدند. دانشمندان علوم اعصاب فعالیتهای ذهنی شاگردانی که تازه به بودیسم پیوسته بودند و آنها که با تجربه بودند را بررسی میکردند.
آنها به این نتیجه رسیدند که مراقبه مداوم بر اعصاب ذهن تأثیر میگذارد و مسیرهای خنثایی ایجاد می کند که از طریق آنها تمرکز و احساسات مثبتی مانند شفقت سریعتر ایجاد میشوند.
بنابراین مکاشفات علم غرب و علم بودایی در کنار هم قرار گرفتند و به یکدیگر قدرت بخشیدند و سرمایهگذاری بین آنها که دستورات بودیسم را انجام میدادند و دانشمندان سرشناس مشخصهای است از آنچه دالایی لاما – بودیسم قرن بیستم نامید.
فعالیت ذهنی تجربه زندگی آن چیزی است در بودیسم «ذهن» نام دارد.
این فعالیت در هر لحظه تغییر میکند و همیشه با فاکتورهای ذهنی متفاوت همراه است. بودیسم میگوید ما قربانی آنچه زندگی سر راه ما قرار میدهد نیستیم، بلکه در چگونگی تجربه زندگی ما نقش مؤثری داریم. با پرورش ذهنمان میتوانیم تجربههایمان را به تجربههایی بهتر تغییر دهیم و با تلاش مداوم، این تغییر مثبت ماندگار خواهد شد و نیاز به تلاش نخواهد بود.
کنترل ذهن در مسیر رسیدن به موفقیت، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. اگر بتوانید ذهنتان را کنترل کنید، در واقع کنترل زندگیتان را در دست گرفته اید. شک نکنید که موفقیت شما در گرو کنترل کردن ذهنتان خواهد بود. در این مقاله به شما خواهیم گفت که اصلاً کنترل ذهن چیست و چگونه باید آن را در دست بگیریم. پس باما تا انتها همراه باشید …
در ادامه تمامی این سرفصل ها را با یکدیگر بررسی خواهیم کرد. شک نکنید اگر تمامی نکات و راه هایی که در این مقاله گفته خواهد شد را عملی کنید، نتایج بسیار خوبی خواهید گرفت و بهترین روزهای زندگیتان رقم خواهد خورد. پس پیشنهاد میکنم حتماً تا انتها با این مقاله همراه باشید.
کنترل ذهن چیست؟
شما می توانید کنترل ذهن خود را به دست بگیرید. مفهوم این جمله چیست؟
در حقیقت هدف از بیان این جمله این است که شما بدانید کسی که می تواند به ذهن شما خوراک بدهد و آن را در مسیر مشخصی به سمت جلو ببرد و تنها خود شما هستید. این شما هستید که تعیین می کنید چه چیزهایی در ذهن شما باقی بمانند و یا ذهن شما در چه مسیری حرکت کند. شما هستید که مشخص می کنید ذهن شما محل پرورش افکار مثبت باشد یا منفی.
به عنوان مثال زمانی که با خود مرتباً اتفاقات منفی را مرور می کنید و یا اینکه مرتب در حال صحبت های ناامید کننده هستید، به ذهن خود این فرمان را می دهید که در جهت اتفاقات منفی جلو برود. بنابراین می توانید کنترل آن را به راحتی به دست بگیرید. کنترل ذهن یعنی کنترل تمام ورودی ها اعم از: تلویزیون، کتاب، روزنامه، خانواده، خود شما و هر چیز دیگری که اطلاعاتی را وارد ذهن شما می کند و به آن جهت میدهد.
قدرت ذهن
قدرت ذهن انسان بسیار فراتر از حد تصور شماست، به گونهای که محال است کسی چیزی را واقعاً با تمام وجود خود بخواهد و به آن دست پیدا نکند. به این علت که زمانی که شما از ته قلب دوست دارید به چیزی برسید، کائنات این انرژی را از شما دریافت می کنند. ذهن شما دارای انرژی هایی است که با کائنات و جهان هستی ارتباط مستقیم دارد. در اصل هر آنچه که از ذهن شما تراوش میکند در جهان بیرون به حقیقت خواهد پیوست.
اگر شما مدام به اتفاقات منفی فکر کنید، بدون شک برای شما اتفاقات منفی رخ خواهد داد، اگر به اتفاقات مثبت فکر کنید همین طور خواهد شد. بنابراین هرگز نباید قدرت ذهن خود را دستکم بگیرید. پس یکی از مهم ترین مسائلی که باید به آن توجه کنید این است که هر چیزی که بتوانید در ذهن خود تجسم کنید بدون شک در جهان بیرون به واقعیت خواهد پیوست.
تفاوت ذهن و مغز
تصور کنید اگر مغز شما مانند یک اتومبیل باشد، این ذهن شماست که راننده است. بنابراین ذهن شماست که همه کاره می باشد. برخی فکر می کنند که مغز در بدن انسان همه فعالیتها را کنترل میکند، اما در اصل این باور خطاست. چیزی که در بدن شما همه چیز را کنترل میکند در اصل ذهنتان است.
بنابراین ذهن فرمانروای جسم شما می باشد، این ذهن شماست که می تواند همه چیز را در پیش روی شما مرعی کند و به همه چیز وجود خارجی ببخشد. افکار شما از ذهن شما سرچشمه میگیرند.
چرا درمان ذهن آگاهی؟
تعاريف گوناگوني براي ذهن آگاهی وجود دارد اما تعريفي كه به طور معمول براي ذهن آگاهي استفاده ميشود عبارت است ازحضور ذهن به معنای آگاهی از افکار، رفتار، هیجانات و انگیزه ها است به طوری که بهتر بتوانیم آنها را مدیریت و تنظیم کنیم. ذهن آگاه بودن معادل لغت انگلیسی (to be mindful)است ،mind یعنی فکر و ضمیر و mindful حالت پر شدن از فکر و اندیشه را تداعی میکند و مخالف کلمه بیتوجهی یا وضعیت هدایت خودکار (mindlessness) است.
ذهن آگاهی بهعنوان حالت توجه برانگیخته و عاری ازآنچه در لحظه کنونی اتفاق میافتد تعریفشده است.
(والش 2009)؛
به رشد سه کیفیت خودداری از قضاوت، آگاهی گاهقصدمندانه و تمرکز بر لحظه کنونی در توجه فرد تأکید میکند. توجه متمرکز بر لحظه حال، پردازش تمام جنبههای تجربه بلا واسطه شامل فعالیتهای شناختی، فیزیولوژیکی یا رفتاری را موجب میشود.
بهواسطه تمرین و فنهای مبتنی بر ذهن آگاهی فرد نسبت به فعالیتهای روزانه خودآگاهی پیدا میکند، به کارکرد خودکار ذهن در دنیای گذشته و آینده آگاهی مییابد و از طریق آگاهی لحظهبهلحظه از افکار و احساسات و حالتهای جسمانی بر آنها کنترل پیدا میکند و از ذهن روزمره و خودکار متمرکز برگذشته و آینده رها میشود (سیگل، 2002). ذهن انسان از روی عادت وقایع گذشته را بررسی میکند و در تلاش است تا آینده را پیشبینی کند و به همین خاطر بهراحتی پریشان میشود.
ذهن آگاهی شیوهای است برای پردازش توجه است که از مراقبه شرقی نشأت گرفته است.
همچنین بهعنوان توجه کامل به تجربیات زمان حال به شکل لحظهبهلحظه، توصیف شده است (مارلات و کریستلر،1999). همچنین بهعنوان پرداختن توجه به یک شیوه خاص در زمان حال، بدون قضاوت تعریف شده است (کبات زین،1994). در روانشناسی بالینی حضور ذهن عبارت است از توجه به لحظه حال، به شیوه غیر قضاوتی و متمرکز بر هدف (کبات زین، 1990).
ذهن آگاهی فنی برای فهمیدن گذشته یا تصحیح راههای غلط تفکر درگذشته نیست و مستقیم به درمان مشکلات نمیپردازد، بلکه با هشیاری به بررسی محرکهای زیربنایی شناختها و هیجانها توجه میکند و مضمونهای نهفته زندگی را در معرض آگاهی قرار میدهد؛ بهاینترتیب بدون قضاوت یا سرزنش نشان میدهد که اولاً هیجانات مرکب از افکار، حسهای بدنی، احساسات خام و تکانه هستند؛
دوما آنها اغلب نشانههای عمیق و وسیعی از ناکارآمدی نحوهی برقراری ارتباط ما با خودمان، دیگران و دنیا هستند؛ آنها اطلاعات درونـــی و بیــرونی را اعلام میکنند و علائمی هستند که فقط باید در این لحظه بدون قضاوت و یا سرزنش مشاهده شوند و موردتوجه قرار گیرند. بهاینترتیب ذهن آگاهی روشی برای تربیت ذهن است و شبیه میکروسکپی عمل میکند که عمیقترین الگوهای ذهن را نشان میدهد؛ وقتیکه ذهن در عمل مورد مشاهده قرار میگیرد افکار و هیجانات خودبهخود ناپدید میشوند (ویلیامز، پنمن، 2012).
ذهن آگاهی بهعنوان سبکی برای زندگی، با استفاده از تمرینهای مراقبهای که در زندگی روزمره ادغام میشود به افراد کمک میکند تا با وضعیتهای دوگانه ذهن آشنا شوند و آگاهانه از آنها بهصورت یک ذهن انسجامیافته استفاده کنند. با این روش افراد متوجه شوند که آنها تنها فکر میکنند، بلکه میتوانند فکر کردن خود را مشاهده کنند. از طریق مراقبههای رسمی (نظیر مراقبه تنفس و بدن، مراقبه یوگای هوشیارانه و مراقبه وارسی بدن)، همینطور مراقبههای غیررسمی (نظیر خوردن، قدم زدن، دوش گرفتن و… آگاهانه) و تمرینات عادت شکن افراد یاد میگیرد که همه زندگی را در «اینجا» و «اکنون» حاضر باشند (ویلیامز، پنمن،2012).
0 responses on "ذهن چیست؟ذهن آگاهی (مایندفول) یعنی چی؟ "